اروپای افلاتونی ، - آمریکای ارسطویی
نصرت شاد نصرت شاد

 

 

  فصل آخر یک کتاب فلسفی .

 

هورست پولر در کتاب " فیلسوفان و افکار مرکزی شان " مدعی است که فلسفه اروپا همیشه افلاتونی ، و فلسفه آمریکا از زمان استقلال تاکنون همیشه ارسطویی بوده است . فلسفه غرب در زمان یونان نه تنها به پرسشهایی  درباره سعادت انسان و علل تشکیل جهان پرداخت بلکه در جستجوی یک دولت سیاسی مناسب و روابط اجتماعی عادلانه نیز بود . به این دلیل آنها خود را با موضوعاتی مانند دولت ، سیاست ، و اقتصاد نیز سرگرم نمودند . در این رابطه دو نوع تفکر در فلسفه غرب بوجود آمد ، افلاتونی و ارسطویی . افلاتون ایده آلیست و اتوپیست خواهان دولتی شد که در آن فیلسوفان حاکم باشند و مردم درنظامی شبه کمونیستی زندگی کنند و افراد جامعه دخالتی در سیاست نداشته باشند و فرد گرایی محکوم بود ، چون هر فردی عضوی از جامعه می شد . در نظر مورخین امروزی ، ارسطوی واقعگرا و عقلگرا ، دولت ایده آل افلاتون را اتوپی نامید و مدعی شد که سیاست قادر به تغییر انسان ها نیست .

در دوران سدههای میانه پدران مقدس کلیسایی نیز طرفدار یکی از این دو جریان بودند . آگوستین طرفدار افلاتون و توماس آکوین جانبدار ارسطو گردیدند . در عصر روشنگری آلمان و اروپا جانبدار فلسفه افلاتون ایده آلیست و کشورهای انگلیسی زبان آنگلوزاکسن طرفدار ارسطوی رئالیست شدند .

جان لاک و متفکران لیبرال ، آزادی فرد و مالکیت شخصی را بالاترین ارزشها دانسته و تقسیم قوا را زیر نظر مجلس مناسب میدانستند . آمریکا طرفدار اینگونه نظرات شد . در اروپا روسو که شاگرد افلاتون بود ، رفاه جمع را مهمتر از آزادی فرد میدانست . مورخین بورژوایی امروزه انقلاب فرانسه و جنایتهای روبسپیر را محصول اینگونه نظرات میدانند و به هر انقلابی نفرین میکنند . در اروپا غالبا نظرات سوسیالیستی مارکس که متکی به روسو و هگل بود ، غالب بود . بعدها مکتب فرانکفورت اینگونه تفکرات سوسیالیستی اتوپیستی را ادامه داد .

دو جریان چپ و راست در تفکر غرب و آمریکا از آنزمان مطرح گردید . برای سیستم ارزشی چپ ،  برابری در راس خواسته ها قرار داشت و بجای آزادی فرد ، تاکید روی امنیت و اطمینان اجتماعی می نمودند . خانم نوئل آلمانی ، مدعی است که ارزشهای چپ به سبب اتوپیستی بودن ، انسان را پاسیو و منفعل می نمایند ، ولی ارزشهای راست با شعار آزادی ، انسان را اکتیو و فعال می کنند . او مدعی است که آنتاگونیسم و تضاد آزادی و برابری انسان در سیستم اقتصادی بلوک شرق سلبق آشکار شد و آنطور که استالینیسم نشان داد ، هر دو را نمی توان همزمان عملی نمود. در اروپا و آلمان  که ارزش های چپ در فرهنگ مردم قوی هستند ، امنیت اجتماعی نیز مهمتر از آزادی فردی است . بعضی اختلاف میان آزادی و برابری انسان را طبق قانون طبیعت منطقی میدانند .

مهاجرین آمریکا که غالبا پروتستانهای انگلیسی و هلندی بودند ، بدلیل فرار از آزار کاتولیکها ، دنبال سعادت مادی کمتر بودند تا دنبال آزادی شخصی . امروزه سیاستمداران آلمانی مدام تکرار میکنند که خواهان عملی کردن روابط آمریکایی در اروپا نیستند . اروپا اعتراف میکند که مهمترین خطر برای جهان گلوبال ، هژمونی و ابرقدرت بودن آمریکا است ، چون سازمان ملل باید اختلافات جهانی را حل نماید و نه دولت آمریکا . هونتینگتون از جنگ فرهنگی میان غرب و شرق سخن میگوید . طبق آماری رقم کسانی که خطر جهانی شدن خشونت اسلام را مهم می شمارند طی سه سال گذشته از 44% به 62% افزایش یافته .

گروهی نیز مبارزه علیه فقر درجهان سوم را در درجه اول به دلیل مالی نمی بینند بلکه علت سیاسی و نبود دمکراسی و وجود ساختارهای توتالیتر در جامعه بشمار می آورند . راه نجات و رفع اختلاف میان شمال و جنوب کره زمین ، را آقای هوفه، تشکیل جمهوری جهانی و آقای کونگس ، طرح اخلاق جهانی پیشنهاد میکنند. در رابطه با نقش دین ، دوره روشنگری برای دگم های مسیحیت معیار تعیین کرد تا به انسان اهمیت بدهد و برای او ارزش قائل شود .

فیثاغورث مانند سقراط سعادت را آزادی کوشش در راه تقوا میدانست . دمکریت می گفت که سعادت بر اثر ثروت بوجود نمی آید . ارسطوی رئالیست میگفت که نه تنها کردار ، پندار ، و گفتار نیک برای انسان لازم است بلکه او باید در یک روابط اجتماعی مناسب زندکی کند تا احساس سعادت نماید . مارکس پیشنهاد کرد که فلسفه باید موجب سعادت جمع گردد و نه فرد . شیلر مدعی بود که عشق موجب احساس سعادت میگردد . آگوستین می نویبسد که انسان از زمان آدم و حوا محکوم به گناه و مرگ گردیده است . گایبل می نویسد که اگر چیزی عجیب تر از سرنوشت باشد ، شهامت شجاعانه حمل و پذیرش آن است ، و هرکس باید چنان شجاع باد که سرنوشتش را بدون اعتراض ، روی شانه هایش حمل کند و آنرا بپذیرد .- ( اینها پاره ای از نظرات بورژوازی برای کاهش رنج مردم هستند ) !


January 30th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي